مديرعامل بنياد سينمايي فارابي گفت: جشنوارهاي کردن آثار سينمايي در ايران لطمه بزرگي به اين هنر وارد کرده است.
عليرضا تابش در گفتوگو با خبرنگار ايرنا که بخش اول آن روز گذشته بر روي خروجي خبرگزاري جمهوري اسلامي قرار گرفت درباره جهش سينماي ايران در جهان صحبت کرد و اين اتفاق را ناگهاني و بدون برنامهريزي دانست و معتقد است: در حالي که اگر برنامهريزي مناسب در وضعيت فعلي صورت نگيرد همين موفقيتها را هم از دست خواهيم داد.
تابش بودجه براي سينما به عنوان يک صنعت خلاق و نقش تسهيلگري نهادهاي حمايتي را دو راهکار مهم دانست تا بتوانيم آينده روشنتري را براي سينماي ايران در جهان ترسيم کنيم.
در بخش دوم گفت و گوي خبرنگار ايرنا با مديرعامل بنياد سينمايي فارابي، جشنواره اي شدن آثار سينمايي، مشکلات بازاريابي و راه کارهاي گذر از آسيبها و ضعفهاي جهاني شدن سينماي ايران از جمله موضوعات مورد بحث است.
وي جشنوارهاي شدن آثار سينمايي را مشکلي بزرگ براي اين هنر خواند و اظهار داشت: طي سالهاي اخير از سوي برخي کارگردانان گرايشي براي جشنوارهاي کردن فيلمها به وجود آمده که به اقتصاد سينما لطمه وارد کرده است، در حالي که سينماي ايران فقط فيلمهاي جشنوارهاي نيست.
جشنوارهاي شدن آثار سينماي ايران منافعي را براي کارگردانان در پي دارد که از جمله آن معرفي بهتر و ارزانتر فيلمها در بين اقشار مختلف جامعه است، براي حل اين آسيب اگر بتوانيم منافع ديگري را براي سينماگران ايجاد کنيم طبعاً گرايش آنها به توليد نوع ديگر فيلمسازي مي رود.
نبود صنف و بازارياب موفق از مشکلات پخشکنندگان ايراني است
تابش نداشتن صنف براي پخشکنندگان بينالمللي آثار سينمايي را ضعف ديگر در اين هنر دانست و اظهار داشت: تعداد پخشکنندگان بين المللي به ميزاني نيست که بتوانند يک صنف داشته باشند تا اتحادي را بين آنان ايجاد کند.
همين تعداد محدود پخشکننده نيز از بازاريابان حرفه اي در سينماي ايران محروم ماندهاند؛ اين موضوع، عمده اشکال سينماي ايران در بخش بينالملل است زيرا فقط به پخش کنندگي بسنده ميکنيم در حالي که بازاريابي يک فن و هنر مجزا براي معرفي آثار سينمايي محسوب ميشود؛ همچنين سرمايه کافي در شرکت هاي پخش وجود ندارد که اين خود مانع ديگري براي معرفي آثار سينماي ايران به جهان است.
آثار سينماي ايران بدون بخشبندي روانه بازار بينالمللي ميشود
مديرعامل بنياد سينمايي فارابي بخشبندي آثار سينمايي را راهکاري مناسب براي جهاني شدن ايران معرفي کرد و گفت: به نظر من محصولات سينماي ايران بدون اينکه بخشبندي صحيحي داشته باشند روانه بازارهاي بينالمللي ميشوند و چون اين سطحبندي وجود ندارد عمدتاً توفيق چنداني در بخش بينالملل براي ايران حاصل نميشود.
به شهرت کارگردان بيش از تکنيک آثار سينمايي توجه ميشود
وي معتقد است: در پخش بينالمللي فيلمها ضعفهايي داريم از جمله اينکه عمده فيلمهايي که از سينماي ايران در جهان پخش ميشود به شهرت کارگردانان وابسته است و به تکنيکهاي سينمايي آن اثر توجهي نميشود که بايد اين ضعف را جبران کنيم؛ به هر حال اگر بازارياب يا پخشکننده تحولي در سيستم خود ايجاد کند شرايط سينماي ايران در جهان نيز تغيير خواهد کرد.
«بازارياب و پخشکننده نبايد تنها توجه خود را به نام کارگردان يک فيلم معطوف کنند بلکه بايد به خود اثر توجه کرده و بررسي کنند که آيا ارزشهاي سينمايي در آن به چشم ميخورد يا خير اما پخشکنندگان تنها به موفقيت فيلمها در جشنوارهها توجه نشان ميدهند در حالي که اگر فيلمي نتوانست در موعد مقرر به جشنواره برسد نبايد مانعي براي ديده شدنش به وجود آيد، شايد بازاري براي آن وجود داشته باشد».
وي افزود: از سوي ديگر شرکتهاي توزيع و پخش در ايران خدمات به روز ندارند و توجهي به، به روز رساني سيستمهاي سنتي پخش نميکنند، همچنين استفاده از شيوههاي غير حرفهاي و عدم توجه به سيستم پخش منسجم بين المللي آسيبي است که ميتوان به آن اشاره کرد؛ بيتوجهي به ساير انواع محصولات تصويري و تمرکز بر فيلمهاي سينمايي در حالي که ما سريالهايي در کشور توليد کردهايم که مناسب بازاريابي در جهان است، همينطور انيميشنها، فيلمهاي کوتاه و مستندهايي ساخته مي شود که قطعا ميتواند در بازار بينالملل جايگاه خوبي را به خود اختصاص دهد اما خود را محروم کردهايم و تنها فيلمهاي سينمايي را معرفي ميکنيم و به عرصه پخش جهاني ميفرستيم.
کشورهاي آسيايي در ليست بازار ايران فراموش شدهاند
تابش شناسايي نادرست مناطق مختلف براي بازار را يکي از دلايل سخت شدن مسير جهاني شدن سينماي ايران دانست و خاطرنشان کرد: در نظر نگرفتن قوانين اقتصاد بازار در عرضه صحيح بينالمللي محصولات سينمايي ايران و همينطور ناديده گرفتن منطق بازار يکي از آسيبهاي ديگر در سينماي ايران است؛ پخش کنندهها بررسي بازار را به درستي انجام نميدهند.
«شناسايي بازارهاي مختلف به طور صحيح و بخش بندي درست بازارهاي بينالمللي متناسب با محصولات ايراني از راهکارهاي جهاني شدن سينماي ايران است و مطمئن هستم در اين جهان بزرگ و پهناور که محصولات متنوع سينمايي مصرف مي کند بازارهاي متنوعي براي مصرف کننده سينماي ايران ميتواند باشد اما ما به تعداد محدودي بازار بسنده ميکنيم، در حالي که بخشبندي کشورهاي مختلف با ذائقه هاي متنوع مي تواند راهگشا باشد.
سالهاست که بسياري از کشورهاي آسيايي و بازار بزرگ چين را دست کم گرفتهايم و نگاه ما صرفا به جهان غرب بوده است در حالي که کشورهاي منطقه خودمان ميتوانند مصرف کنندههاي خوب محصولات سينمايي ايران باشند، اين بازارها در گام نخست پُرخطر هستند و حمايتي نيز از پخشکنندگان نميشود اما اگر اتحاد ميان پخشکنندگان به وجود بيايد مطمئنا ميتوانند امکانات بگيرند اما چون تعداد آنها کم است در ضعف به سر ميبرند؛ به هر حال ميتوانند با برنامهريزي آرام آرام به قدرت برسند.
نيروي متخصص در بخش بينالملل سينماي ايران نداريم
مديرعامل بنياد سينمايي فارابي ضمن اظهار تاسف نداشتن نيروي متخصص در حوزه بينالملل تاکيد کرد: نيروي متخصص در حوزه بينالملل به طور جدي در سينماي ايران تربيت نشده است اما به تازگي بخش خصوصي، کلاسهايي براي آموزش متخصصان در بخش بينالمللي سينماي ايران برگزار ميکند که اميدوارم شاهد ظهور نسل جديدي از پخش کنندهها و بازاريابها در عرصه سينماي ملي باشيم.
راهکارهايي براي حذف موانع در مسير جهاني شدن سينماي ايران
تابش بعد از بررسي ضعفها و آسيبهايي که براي جهاني شدن سينماي ايران وجود دارد راهکارها و پيشنهاداتي را نيز ارائه کرد: به اصلاح ساختارهاي مديريتي نياز داريم تا براي ايجاد تغيير و يا پذيرا شدن تغييرات جديد آماده باشيم.
«نقش دولت بايد در عرصه فرهنگ و سياستهاي سينمايي کشور بازتعريف شود و دولتيها تا حد زيادي اهميت مقوله بازاريابي و پخش را جديتر بگيرند زيرا تاکنون عمده توجهات دولت به توليد و محتواي فرهنگي بوده است.
وي با اشاره به لزوم بازنگري دورهاي در سياستهاي سينمايي از آغاز اين بازنگري ابراز خرسندي کرد و افزود: به همان اندازه اين سياستهاي دولتي اهميت دارند که بايد سياستهاي فرهنگي جديدي هم براي کشور تدوين شده باشد. در بخش کسب و کار مدل هاي موجود نيازمند اصلاحات جديدتر هستند، اول و مهمتر از همه کسب و کارهاي فيلم و سينما بايد از درآمد نفتي مستقل شوند و خودشان به درآمدزايي برسند اگر فيلمي قابليت تجاريسازي ندارد لزوما قرار نيست ساخته شود؛ بسياري به سمت توليد آثاري ميروند که يقين دارند بازاري براي آن وجود ندارد. مگر اينکه براي ساخت آن اثر هدفهاي متعاليتري صرف توليد فيلم در پشت آن نهفته باشد.
«براي سينما و فيلم بايد بر پايه صنايع خلاق و استقلال از درآمد نفتي بسترسازيهاي جدي صورت بگيرد و نکته بعدي اين است که هر فيلم را ميتوان پروژه اقتصادي در نظر گرفت عمدتاً در کشور ما فيلمسازي يک پروژه فرهنگي محسوب مي شود؛ به اين ترتيب اقتصاد فيلم و سينما هم بايد درمحصولات سينمايي بهطور جدي لحاظ شود.
سينماي ايران بايد به سمت حرفهاي گرايي و تقويت آن حرکت کند اين موضوع در جايي اهميت پيدا مي کند که به لزوم صنعتي شدن سينماي ايران، اخلاق، رفتار و توليد حرفه اي و تحليل علل شکست پروژههاي قبلي سينماي ايران مي پردازيم، ما عمدتاً به تحليل شکست توجه نميکنيم و موشکافانه آن را مورد بررسي قرار نميدهيم».
مديرعامل بنياد سينمايي فارابي به لزوم تعيين استانداردهاي جديد براي فيلمسازي و برنامهريزي دقيق براي تقويت حرفهاي گرايي اشاره و عنوان کرد: عملکرد حرفه اي يک زبان مشترک بين داخل و خارج ايجاد ميکند و اين يک عملکرد سيستماتيک در حوزه فيلمسازي است که بايد به آن توجه کنيم.
«براي اعضا و ملزومات زنجيره ارزش محصولات نمايشي بايد يک اکوسيستم طراحي شود زيرا ما هنوز در زنجيره مشاغل سينمايي در کشور به يک اکوسيستم طراحي شده نرسيديم، اين مشاغل به صورت پراکنده وجود دارد به اين معنا که فيلنامه نويسي، گيم نويسي، توليد موسيقي انجام ميشود اما يک اکوسيستم جذاب براي اين حوزه طراحي نشده است که به نظر من طراحي آن از پيششرطهاي صنعتي شدن سينماي ايران است و به همين دليل بايد ميان منابع، همگرايي و تجميع صورت بگيرد، نقشههاي مورد نياز در صنعت بايد تکميل و تدوين شود که جايگاه صحيح افراد و مشاغل را در زنجيره ارزش فيلم نشان دهد».
تابش در بخش راهبردهاي آموزشي تحقيقاتي نيز به ارائه آموزش به روز، تربيت سرمايه انساني حرفهاي، آينده پژوهي، تحقيقات و بازاريابي اشاره کرد و افزود: در بخش راهبرد بينالمللي بايد به ايجاد دفاتر مستقل منطقهاي براي سهم گرفتن از بازار کشورهاي منطقه اشاره کرد، ورود به بازارهاي جهاني با سرمايهگذاري مستقيم باعث آشنايي با بازار بر اساس توليد در بازار مقصد و همين طور بر اساس توليد مشترک و نزديکي بازارهاي همسايه با حضور مستقيم ايران از جمله روشهاي ورود به بازارهاي خارجي هستند که بايد در سينماي ايران جدي گرفته شوند، به همين منظور بايد براي تبديل مزيتهاي رقابتي پايدار به عوامل کليدي موفقيت براي تحقق تثبيت و حفظ تمايز تلاش کنيم.
وي تقويت سينماي ملي در کشور براي همزبانان همجوار ايران مانند تاجيکستان و افغانستان را حلقه اول بازار بين المللي فيلم براي کشور خواند و ادامه داد: گسترش امکان همکاريهاي مشترک در حوزه فيلمسازي با داشتن تفاهمنامههاي همکاري با کشورهاي مختلف از جمله راهکارهايي است که تا کنون مورد توجه کافي قرار نگرفته و قراردادها و تفاهمنامههايي که تاکنون امضا شده به صورت پيگيري جدي نشده است.
«در بخش راهبردهاي توسعه مي توان به ايجاد کمپانيهاي يکپارچه فيلمسازي، ايجاد مراکز رشد و شتاب دهنده، ايجاد موسسات و پايگاههاي دادهاي جديد با هدف ورود به بازارهاي بينالمللي و به روز رساني سيستمهاي توزيع تحقيق و توسعه، توانمندسازي بخش خصوصي توليد بر اساس مزيتهاي رقابتي اشاره کرد.
براي به کارگيري مديريت کيفيت جامع و لزوم طراحي صحيح محصول براي بازاريابي موفق ايران لازم است در بخش راهبرد هاي حقوقي سينماي ايران به قوانين جديدي دست يابيم. »
وي همچنين سرمايه گذاري، تامين مالي و شناسايي راهکارهاي روز را از نيازهاي جدي عرصه فيلمسازي در کشور عنوان کرد و افزود: سينماي ايران نميتواند صرفا به منابع نفتي متکي باشد پس ايجاد صندوق سرمايهگذاري جسورانه در بورس ميتواند يکي از راههاي تامين مالي باشد. تمرکز سرمايهگذاري بايد بر روي مزيتهاي رقابتي براي کسب بازده و بقا باشد و داشتن بازده سرمايه براي بقاي بخش خصوصي لازم است اما بايد گام به گام پيش رفت.
مديرعامل بنياد سينمايي فارابي در پايان عنوان کرد: بخشي از زنجيرههاي موفقيت سينماي ايران در جهان مانند توليد قوي است و جشنوارهها نيز به لحاظ کيفي در سطح جهاني برگزار ميشود اما آنها فقط حلقههايي از يک زنجيره هستند و بايد به تکميل زنجيره توجه کنيم تا بتوانيم موفقيتي که تاکنون به دست آوردهايم را گسترش داده و به مقام بالاتري در جهان دست يابيم.